طراحی UX فرآیند ایجاد محصولات و خدماتی است که یک مشکل خاص کاربر را حل می کند، در حالی که اطمینان حاصل می کند که راه حل پیشنهادی برای استفاده آسان و لذت بخش است. بدر ایجاد تجربه کاربری یا UX با کیفیت عوامل مختلفی موثر هستند که در این مقاله 5 عامل اصلی را بررسی میکنیم. خوشبختانه، برخی از اصول طراحی UX جهانی وجود دارد که شما را در تصمیم گیری صحیح و اولویت دادن به کاربر راهنمایی می کند.
در اینجا 5 مورد از مهمترین اصول طراحی UX که همه طراحان باید در مورد آنها بدانند آورده شده است.
طراحان تجربه کاربری چه اصولی را باید بدانند؟
1.کاربر محوری
کاربر محوری در طراحی UX رویکردی است که نیازها و ترجیحات کاربران را در مرکز هر تصمیم طراحی قرار می دهد. کاربر محوری به این معنی است که طراحان سعی می کنند رفتارها، ارزش ها و انتظارات کاربران را درک کنند و از این دانش برای ایجاد محصولات و خدماتی استفاده کنند که برای آنها بسیار قابل استفاده و در دسترس باشد. کاربر محوری همچنین به این معناست که طراحان با استفاده از روشهای مختلف تحقیق و طراحی، مانند مصاحبه، نظرسنجی، شخصیتها، سفرهای کاربر، قالبهای سیمی، نمونههای اولیه و تست قابلیت استفاده، کاربران را در طول فرآیند طراحی درگیر میکنند. هدف کاربر محوری ایجاد محصولات و خدماتی است که نه تنها نیازهای عملکردی کاربران را برآورده می کند، بلکه تجربه کاربری مثبت و رضایت بخشی را نیز ارائه می دهد.
کاربر محوری در طراحی UX بر اساس اصول طراحی کاربر محور (UCD) است که یک فرآیند طراحی تکراری است که بر روی کاربران و نیازهای آنها در هر مرحله از فرآیند طراحی تمرکز دارد. UCD به طور کلی شامل چهار مرحله مجزا است: درک زمینه استفاده، مشخص کردن نیازهای کاربر، طراحی راه حل ها، و ارزیابی نتایج. UCD متاثر از علم شناختی و نظریه های تعامل انسان و کامپیوتر است و توسط کارشناسانی مانند دان نورمن و استفان دبلیو دریپر رایج شد.
کاربر محوری در طراحی UX مهم است زیرا می تواند به طراحان کمک کند محصولات و خدماتی را ایجاد کنند که کاربران را خوشحال می کند و برای کسب و کار مفید است. کاربر محوری می تواند به طراحان کمک کند تا به نتایج زیر دست یابند:
- با ایجاد محصولات و خدماتی که استفاده آسان، فراگیر و جذاب هستند، رضایت و وفاداری کاربران را افزایش دهید.
- با ایجاد محصولات و خدمات مرتبط، معنادار و لذت بخش، تعامل و حفظ کاربر را بهبود بخشید.
- با ایجاد محصولات و خدمات موثر، کارآمد و قابل اعتماد، عملکرد و بهره وری کاربر را افزایش دهید.
- با ایجاد محصولات و خدماتی که بصری، سازگار و مقاوم در برابر خطا هستند، ناامیدی و خطاهای کاربران را کاهش دهید.
- با ایجاد محصولات و خدماتی که انتظارات کاربر را برآورده می کند یا فراتر از آن است، افزایش رضایت مشتری، وفاداری و حمایت، کاهش هزینه ها و زمان توسعه و ایجاد درآمد و سود بیشتر، ارزش تجاری و رقابت را افزایش دهی
کاربر محوری در طراحی UX یک راه قدرتمند برای ایجاد محصولات و خدماتی است که زندگی مردم را آسانتر و شادتر میکند. کاربر محوری نه تنها یک رویکرد طراحی است، بلکه یک فرهنگ و یک استراتژی است که نیاز به همکاری بین طراحان، توسعه دهندگان، سهامداران، کارشناسان حوزه و مهمتر از همه کاربران دارد. کاربر محوری شغلی پر ارزش است که می تواند در جهان تغییر ایجاد کند.
2.ثبات
سازگاری در طراحی UX رویکردی است که هدف آن ایجاد محصولات و خدماتی است که استفاده، یادگیری و اعتماد آسان باشد. سازگاری به این معنی است که عناصر و تعاملات در رابط کاربری یکنواخت و قابل پیش بینی هستند، به طوری که کاربران می توانند به سرعت بفهمند محصول چگونه کار می کند و چه انتظاراتی از آن دارند. سازگاری همچنین می تواند به طراحان کمک کند تا یک زبان بصری منسجم و یک سیستم طراحی مقیاس پذیر برای محصول ایجاد کنند.
انواع مختلفی از سازگاری در طراحی UX وجود دارد، مانند:
سازگاری بصری: به ظاهر و سبک عناصر رابط کاربری مانند رنگها، فونتها، نمادها، تصاویر، فاصله، تراز و غیره اشاره دارد. سازگاری بصری به ایجاد یک رابط هماهنگ و زیباییشناختی کمک میکند که هویت و شخصیت برند را به اشتراک میگذارد. محصول.
سازگاری عملکردی: این به رفتار و عملکرد عناصر رابط کاربری، مانند دکمهها، منوها، پیوندها، لغزندهها و غیره اشاره دارد. سازگاری عملکردی به ایجاد یک رابط بصری و قابل اعتماد کمک میکند که از الگوها و قراردادهای رابط کاربری رایج پیروی میکند و به طور مداوم به کاربر پاسخ میدهد. اقدامات.
سازگاری داخلی: این به سازگاری درون خود محصول، در صفحهها، صفحات، ویژگیها یا حالتهای مختلف اشاره دارد. سازگاری داخلی به ایجاد یک رابط یکپارچه و منسجم کمک می کند که قوانین بصری و عملکردی یکسانی را در سراسر محصول حفظ کند.
سازگاری خارجی: به سازگاری بین محصول و سایر محصولات در همان حوزه، دسته یا پلتفرم اشاره دارد. سازگاری خارجی به ایجاد یک رابط آشنا و سازگار که از استانداردها و انتظارات کاربران و صنعت پیروی می کند کمک می کند.
سازگاری در طراحی UX مهم است زیرا می تواند برای کاربران و کسب و کار مفید باشد. برخی از مزایای ثبات عبارتند از:
- با کاهش بار شناختی، افزایش کارایی و افزایش رضایت کاربر، قابلیت استفاده و یادگیری را بهبود می بخشد.
- با ایجاد حس امنیت، ثبات و حرفه ای بودن، اعتماد و اعتبار ایجاد می کند.
- با ایجاد یک سیستم طراحی مدولار و قابل استفاده مجدد که می تواند به راحتی به روز و گسترش یابد، از مقیاس پذیری و نگهداری پشتیبانی می کند.
- با ایجاد هویت برند متمایز و به یاد ماندنی که می تواند مشتریان را جذب و حفظ کند، ارزش تجاری و رقابت را افزایش می دهد.
برای دستیابی به یکپارچگی در طراحی UX، طراحان باید برخی از بهترین شیوه ها را دنبال کنند، مانند:
- با تحقیق برای درک نیازها، ترجیحات، رفتارها و انتظارات کاربران شروع کنید.
- اهداف و سناریوهای کاربر را برای هدایت تصمیمات طراحی تعریف کنید.
- برای استفاده از دانش موجود و جلوگیری از سردرگمی، با الگوها و قراردادهای رابط کاربری رایج آشنا شوید.
- دستورالعمل ها و اصول طراحی را برای سازگاری بصری و عملکردی ایجاد کنید.
- طراحی سلسله مراتب و ساختار برای سازماندهی منطقی اطلاعات و ناوبری.
- از عناصر رابط کاربری مانند فونت ها، رنگ ها، نمادها، تصاویر و غیره استفاده کنید که با هویت و شخصیت برند مطابقت دارند.
- از اجزای رابط کاربری مانند دکمه ها، منوها، پیوندها، لغزنده ها و غیره استفاده کنید که با عملکرد و رفتار آنها سازگار است.
- از الگوها و طرحبندیها برای ایجاد صفحهها و صفحات ثابت استفاده کنید.
- یک کتابخانه الگو یا یک سیستم طراحی برای مستندسازی و حفظ قوانین و اجزای طراحی ایجاد کنید.
- اقدامات را در زمینه ها و موقعیت های مختلف هماهنگ کنید.
- محتوای خود را از نظر سازگاری در لحن، صدا، سبک، دستور زبان و غیره بررسی کنید.
- طراحی خود را با کاربران واقعی آزمایش کنید تا سازگاری و قابلیت استفاده آن را ارزیابی کنید.
3. سلسه مراتب
سلسله مراتب در طراحی UX روشی برای سازماندهی و ارائه عناصر و محتوای یک رابط کاربری است تا کاربران بتوانند به راحتی محصول را درک کرده و از آن استفاده کنند. سلسله مراتب در طراحی UX به کاربران کمک می کند تا بر روی مهم ترین اطلاعات تمرکز کنند، در رابط حرکت کنند و وظایف خود را تکمیل کنند. سلسله مراتب در طراحی UX را می توان با استفاده از اصول و تکنیک های مختلف طراحی به دست آورد، مانند:
- اندازه و مقیاس: به این معنی است که عناصری که مهمتر یا مرتبطتر هستند بزرگتر یا برجسته تر از عناصری هستند که اهمیت یا مرتبط کمتری دارند. برای مثال، سرفصلها، آرمها، دکمهها و نمادها را میتوان بزرگتر یا پررنگتر کرد تا توجه را جلب کند و عملکرد آنها را نشان دهد.
- رنگ و کنتراست: یعنی استفاده از رنگ ها یا سایه های مختلف برای ایجاد کنتراست و تمایز بین عناصر. برای مثال، از رنگهای روشن یا اشباع شده میتوان برای برجسته کردن یا تأکید بر عناصر خاص استفاده کرد، در حالی که از رنگهای تیره یا بیصدا میتوان برای ایجاد پسزمینه یا هارمونی استفاده کرد.
- فاصله و جدایی: یعنی ایجاد فضا یا شکاف بین عناصر برای گروه بندی یا جداسازی آنها. برای مثال، از حاشیهها، لایهها، حاشیهها، خطوط و سایهها میتوان برای ایجاد مرزها یا تقسیمبندی بین عناصر استفاده کرد، در حالی که از فضای سفید یا فضای منفی میتوان برای ایجاد اتاق تنفس یا تعادل استفاده کرد.
- تایپ ها و فونت ها: یعنی انتخاب و اعمال فونت ها یا سبک های مختلف برای انتقال معنا و سلسله مراتب. به عنوان مثال، فونت های سریف را می توان برای ایجاد یک ظاهر سنتی یا رسمی استفاده کرد، در حالی که فونت های sans-serif را می توان برای ایجاد یک ظاهر مدرن یا معمولی استفاده کرد. به طور مشابه، فونت های پررنگ، مورب یا بزرگ را می توان برای ایجاد تاکید یا تمایز استفاده کرد.
- تعادل و تقارن: یعنی چیدمان عناصر به گونه ای که حس تعادل یا هماهنگی ایجاد کند. به عنوان مثال، تعادل متقارن را می توان با قرار دادن عناصر به طور مساوی در دو طرف یک محور مرکزی به دست آورد، در حالی که تعادل نامتقارن را می توان با قرار دادن عناصر به طور ناهموار اما متناسب در هر دو طرف یک محور به دست آورد.
- تراز و مجاورت: به معنای تراز و قرار دادن عناصر در ارتباط با یکدیگر و با طرح کلی است. به عنوان مثال، تراز چپ، راست، مرکز یا توجیه را می توان برای ایجاد نظم یا تراز بین عناصر استفاده کرد، در حالی که قرار دادن عناصر نزدیک به هم یا دور از هم می تواند ارتباط یا جدایی را بین آنها ایجاد کند.
- الگوهای خواندن: این به معنای پیروی از روش طبیعی است که کاربران محتوا را روی صفحه اسکن یا خواندن می کنند. به عنوان مثال، در فرهنگهای غربی، کاربران تمایل دارند از چپ به راست و از بالا به پایین بخوانند و الگوی Z شکل را تشکیل میدهند. بنابراین، قرار دادن مهمترین عناصر در امتداد این الگو می تواند به کاربران کمک کند تا آنها را راحت تر متوجه شوند.اینها برخی از راه هایی هستند که سلسله مراتب در طراحی UX را می توان ایجاد و بهبود بخشید.
4. Context (زمینه)
زمینه در طراحی UX درک شرایط، محیط و موقعیتی است که در آن کاربر با یک محصول یا خدمات تعامل دارد. زمینه در طراحی UX به طراحان کمک می کند تا محصولات یا خدماتی را ایجاد کنند که برای کاربران و اهداف آنها مناسب، مرتبط و معنادار باشد. زمینه در طراحی UX می تواند شامل عوامل مختلفی باشد، مانند:
- زمینه فیزیکی: این به مکان، دستگاه، روشنایی، نویز، دما و سایر جنبههای محیط فیزیکی که در آن کاربر از محصول یا خدمات استفاده میکند، اشاره دارد. به عنوان مثال، یک کاربر ممکن است از یک برنامه تلفن همراه در مکان های مختلف مانند خانه، محل کار یا در حال حرکت استفاده کند. زمینه فیزیکی ممکن است بر نیازها، ترجیحات، رفتارها و انتظارات کاربر تأثیر بگذارد.
- بافت اجتماعی: این به افراد، فرهنگ، هنجارها، ارزش ها و انتظاراتی اشاره دارد که بر تعامل کاربر با محصول یا خدمات تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، یک کاربر ممکن است از یک پلتفرم رسانه اجتماعی برای برقراری ارتباط با گروه های مختلف مردم مانند دوستان، خانواده یا همکاران استفاده کند. زمینه اجتماعی ممکن است بر احساسات، انگیزه ها، نگرش ها و اعتماد کاربر تأثیر بگذارد.
- زمینه زمانی: این به زمان، فرکانس، مدت زمان و ترتیب تعامل کاربر با محصول یا خدمات اشاره دارد. به عنوان مثال، یک کاربر ممکن است از یک برنامه تناسب اندام در زمان های مختلف روز، هفته یا ماه استفاده کند. زمینه زمانی ممکن است بر اهداف، وظایف، عادات و الگوهای کاربر تأثیر بگذارد.
- زمینه وظیفه: به هدف، هدف، نتیجه و دشواری تعامل کاربر با محصول یا خدمات اشاره دارد. به عنوان مثال، کاربر ممکن است از یک برنامه سفر برای رزرو پرواز، یافتن هتل یا برنامه ریزی یک برنامه سفر استفاده کند. زمینه کار ممکن است بر اقدامات، تصمیمات و بازخورد کاربر تأثیر بگذارد.
5.قابلیت استفاده
قابلیت استفاده در طراحی UX مفهومی است که میزان استفاده آسان و رضایت بخش از یک محصول یا خدمات را اندازه گیری می کند. قابلیت استفاده یکی از اجزای کلیدی طراحی تجربه کاربری (UX) است که فرآیند ایجاد محصولات یا خدماتی است که نیازها و انتظارات کاربران را برآورده می کند. قابلیت استفاده برای طراحی UX مهم است زیرا می تواند بر عملکرد، رضایت، تعامل و وفاداری کاربر تأثیر بگذارد.
روش های مختلفی برای ارزیابی و بهبود قابلیت استفاده یک محصول یا خدمات وجود دارد، مانند:
- انجام تحقیقات کاربر برای درک اهداف، وظایف، رفتارها و ترجیحات کاربر.
- بکارگیری اصول و دستورالعمل های قابلیت استفاده برای طراحی محصول یا خدمات به روش کاربر محور.
- آزمایش محصول یا خدمات با کاربران واقعی با استفاده از روش هایی مانند تست قابلیت استفاده، تست کاربر، تست A/B و ارزیابی اکتشافی.
- تکرار و اصلاح محصول یا خدمات بر اساس بازخورد و داده های کاربر.
برخی از مزایای استفاده در طراحی UX عبارتند از:
- این می تواند رضایت و وفاداری کاربر را با ایجاد محصولات یا خدماتی که استفاده آسان، فراگیر و جذاب باشد، افزایش دهد.
- این می تواند با ایجاد محصولات یا خدمات مرتبط، معنادار و لذت بخش، تعامل و حفظ کاربر را بهبود بخشد.
- این می تواند عملکرد و بهره وری کاربر را با ایجاد محصولات یا خدمات موثر، کارآمد و قابل اعتماد افزایش دهد.
- میتواند با ایجاد محصولات یا خدماتی که بصری، سازگار و مقاوم در برابر خطا هستند، ناامیدی و خطاهای کاربر را کاهش دهد.
- میتواند ارزش و رقابت کسبوکار را با ایجاد محصولات یا خدماتی که انتظارات کاربر را برآورده میکنند یا فراتر میبرند، افزایش رضایت مشتری، وفاداری و حمایت، کاهش هزینهها و زمان توسعه و ایجاد درآمد و سود بیشتر افزایش دهد.